، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

نی نی خوشگل مامانی

سفر به مشهد

نمی دونم پسر گلم چطور شد که یهو با قصد سفر به مشهد کردیم ولی هرچی بود همهه گفتم امام  رضا طلبتون کرده . ما این بار تو فر تنها نبودیم با پسر عمه بابا و نامزدش رفتیم مسافرت اونجا تو مشهد به خاطر شما دنبال یه هتل تمیز ونو ساز گشت و خلاصه ما تو یه هتل که دو سه روز بود شروع به کار کرده ساکن شدیم  وای مامان چه لذتی داشت تو ی حرم تو حیاط عصرا نماز میخوندم و تو پشتم مشغول بازی میشدی و زیارت با بابایی رفتی و کلی واسه همه ذوق میکردی اماااااا پسری چون با ماشین رفتیم تو هردو مسیر رفت و برگشت به بغلم چسبیده بودیو خر و پف میکردی و من از گرمای بدنت لذ ت میبردم واییییی پسری چقدر ظهر که میرفتیم حرم گرمت میشد و کلافه بودی  تو اونجا بابا می...
15 مرداد 1392

حمام خونه خاله مرمر

هفته پیش کلی اتفاقای جالب برامون افتاد که گفتم بنویسمشون تا یادم نره ما  رفتیم مهمونی خاله بهار اونجا شما با باران جون و بقیه بچه  ها بازی کردی البته ما با خاله مرمر ویاسی رفتیم خونه خاله بهار  خلاصه اینکه اونجا سه تا پسر بودید اخه کیان و امیر حسین هم بودن  ، من خوشحال بودم که شما اونجا تنها نیستی عزیزممممم کلی پسر  خوبی بودی تو مهمونی و مامان رو اذیت نکردی و اونجا یه بشقاب از خورشت الو اسفناج که خاله بهار پخت بود خوردی کلی هم بعدش  شکمت کار کرد که من حال کردم ...... اماااااا وقت برگشتنننننننننن وای که چه بلایی سر من و خاله مرمرت اوردید تو و یاسیییییییی مامان جا تو که فرمون ر...
15 مرداد 1392
1